طول عمر نه

هنگامی که از ایلان ماسک در باره پروژه طول عمر سوال میشود پس از سکوت نسبتا طولانی پاسخ میدهد … نباید برای مدت طولانی زندگی کنند به دلیل استخوان بندی جامعه حقیت اینکه که اکثر مردم نطر خودشان را تغییر نمی دهند بنابر این باید بمیرند تا مردمی جدید با نظرات جدید متولد شوند.

تصور بفرمایید اگر پروژه طول عمر عملی میشد و بعنوان مثال استالین تا به امروز طول عمر داشت چه اتفاقی برای زمین بوجود می آمد نگاه مختصری به ایام استالین گویای همه چیزاست :

پاکسازی بزرگ، تصفیه کبیر یا وحشت بزرگ به عملیات سرکوب سیاسی در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بین سال‌های ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۸ گفته می‌شود. این سرکوب‌ها شامل تصفیه وسیع در حزب کمونیست و مقامات دولتی شوروی، کولاک‌ها و فرماندهی ارتش سرخ، نظارت شدید پلیسی، شک خرابکاری، زندانی کردن، و اعدام دلبخواهی بود. دو سال آخر به عنوان شدیدترین دوران سرکوب که در زبان روسی به «یژوفشینا» که معمولاً به دوران یژُو یا «اعمال یُژو» ترجمه می‌شود، معروف شده‌است. این عنوان به جهت اقدامات نیکولای یژوف، کمیسر خلق در امور داخلی شوروی (ان‌کاوه‌ده) در این دوره مصطلح شده‌است.

این دوره معمولاً با حضور سراسری پلیس، مظنونیت همگانی به «خرابکاری»، محاکمه‌های نمایشی و زندان‌ها و اعدام‌های مخالفان تصویر می‌شود. ژوزف استالین رهبر وقت شوروی را مسئول اصلی پاکسازی بزرگ می‌دانند.

سال‌های پاکسازی بزرگ (۱۹۳۸–۱۹۳۷) دوران «یژوفشینا»[الف] نامیده می‌شود؛ دورانی که نیکولای یژوف از ماه سپتامبر سال ۱۹۳۶ تا ماه نوامبر سال ۱۹۳۸ در رأس کمیساریای امور داخلی اتحاد شوروی قرار گرفته بود. استالین شخصاً دستور داده بود که یژوف وزیر امور داخلی شود و مورخین شکی ندارند که او زیردستان خود را به‌ویژه در کمیساریای امور داخلی، کاملاً تحت کنترل شخص خود قرار داده بود. یژوف به زیردستان خود دستور داد: «بدون هیچ حساب و کتابی بزنید و نابود کنید.» یژوف همچنین تصریح کرد: «اگر طی این عملیات، هزار آدمِ اضافی [افراد بی‌گناه] تیرباران شوند، این چیزِ چندان بزرگی نیست.»

هم‌زمان، یژوف به «اقلیت‌های ملی» نیز حمله کرد. این حمله در واقع جنایت بر اساس ملیت افراد، و عمدتاً علیه لهستانی‌ها و آلمانی‌تبارهای ساکن شوروی، بود. در یازدهم اوت، یژوف فرمان «شمارۀ ۰۰۴۸۵» را به‌منظورِ نابودیِ «خرابکاران و گروه‌های جاسوسی لهستانی» صادر کرد. هدف از اجرای این فرمان، نابودی اغلب اعضای «حزب کمونیست لهستان»، لهستانی‌های عضو حزب کمونیست شوروی، و همۀ افرادِ دارای ارتباط با سفارتخانه‌های خارجی بود، و البته به‌اضافه همسران و بچه‌های این افراد. مجموعاً حدود ۳۵۰۰۰۰ خارجی (که ۱۴۴۰۰۰ تن آن‌ها لهستانی بودند) طی عملیات مذکور دستگیر و ۲۴۷۱۵۷ تن آن‌ها (که ۱۱۰۰۰۰ تن آن‌ها لهستانی بودند) اعدام شدند. این در نوع خودش یک نسل‌کشیِ کوچک بود. در مجموع، بر اساس تازه‌ترین ارزیابی‌ها، ۱/۵ میلیون تن طی هر دوی این عملیات [سهمیه‌بندی‌ها و ملیت‌کشی‌ها] دستگیر و حدود ۷۰۰۰۰۰ تن آن‌ها تیرباران شدند.

به‌طور کلی اتهامی که به دگراندیشان زده می‌شد قصد استقرار سرمایه‌داری بود. آن‌ها حتی اسامیِ قربانیان را هم مشخص نمی‌کردند. به‌سادگی هرچه تمام‌تر، برای هر منطقه‌ای از کشور سهمیه‌های مرگ تعیین می‌کردند. به این ترتیب، حاکمان هر منطقه‌ای باید طی مدت‌زمان مشخصی هزاران نفر را بر اساس سهمیه‌ای که برای آن‌ها تعیین و مقرر شده بود، دستگیر و اعدام می‌کردند. در دوم ژوئیۀ سال ۱۹۳۷، دفتر سیاسی به دبیر اول‌های مناطق دستور داد: «همۀ عناصر معاند و شوروی‌ستیز را که توسط ترویکا محاکمه شده‌اند، دستگیر و تیرباران کنید.» ترویکا یک هئیت قضایی سه‌نفره مرکب از دبیر اول حزب منطقه، دادستان کل منطقه و رئیس ان‌کاوه‌ده منطقه بود. هدف عبارت بود از «خلاص شدن همیشگی از شرِ» دشمنان و همه کسانی که آموزش سوسیالیسم به آن‌ها ناممکن بود.

وضعیت دوران استالین نشات گرفته از یک نظر و ایده مارکیسیستی بود مردمانی به همراه استالین اینگونه می پنداشتندکه با اعدام ها و زندانی و تبعید میتوانند جامعه ای ایدآل شکل دهند اندکی بعد نسل جدیدی آمد و نه تنها آنرا نقد کرد بلکه اعمال و رفتار استالین را جنایتکارانه خواند

 

Rate this post

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.