مهدی ۳۲ساله دیپلم خود را از منطقه کوهپایه دریافت کرد هم اکنون متاهل و صاحب یک دختر است مهدی پسری متین و باادب است که درخدمت به مادر نابینای خود بهترین نمره دریافت خواهد کرد مهدی و خواهرش تکیه محکمی برای مادر هستند و خلاء چشم مادر را با خدمت به او جبران میکنند این خواهر وبرادرکه هردو ازدواج نموده اند علیرغم مشکلات زندگی خود مادر را نیز جزء زندگی خویش محسوب داشته و بطور مرتب به خانه مادر آمده و به او مساعدت مینمایند.
طیبه دختر معصوم خانم (مادر نابینا) بطور هفتگی به خانه مادر آمده ودست دردست مادر به بازار رفته و مایحتاج او را خریداری میکند وسپس اطاق های مادر را تمیز میکندو به شستشوی لباس ها مشغول میشود.
مهدی نیز وقتی از میدان به خانه می آید ابتدا به نزد مادر آمده و اورا شادمان میکند مادر مهدی دررابطه با مهدی میگوید مهدی بچه خوبی است ومن از او راضی هستم بخصوص اینکه درس خود را با موفقیت به دیپلم رساند معصومه ادامه داد ؛ من که نابینا هستم اگر مهدی درایامی که به مدرسه میرفت به بازی مشغول میشدمن متوجه نمیشدم چراکه مدرسه او علون آباد و تادخرآباراه بسیاری بود .
حاج قدرت پدرمهدی علاقه مندبود که مهدی مانند اوشغل بنایی را پیشه خود سازد ولی مهدی سراز میدان میوه و تره باردرآورد او هم اکنون بیمه است و درمسئولیت میرزایی از ساعت ۳بامداد تا ۱۲ظهر مشغول بکاراست .
مهدی یکی از ایدال ترین ها برای حجره داران میدان است چراکه فردی مقیدو راعی حرام و حلال بوده و بسیار مودب وبدون حاشیه است . از هشت سال قبل که صاحب حجره فعلی اورا باوعده بیمه به استخدام خود درآوردتغییر محل کار نداده و از کار خود راضی میباشد درسلامت مهدی همین بس که گفته شود بندرت کارفرمایان میدان وعده و شرط بیمه را قبول میکنند چرا که عمده بیمه شدگان وابستگان نزدیک خود هستند.
وقتی از مهدی سئوال شدکه اگر به اختیار وی بود ودستمزدیکسان مابین کاردردخرآبادوحومه با میدان میوه وتره بار وجود داشت کدام را انتخاب میکرداو بفوریت پاسخ داد مسلما دخرآباد را انتخاب میکرد چرا که عاشق طبیعت دخرآباد .