
و دین و آیین چه کسى بهتر از آن کس است که خود را تسلیم خدا کرده، در حالى که نیکوکار است و از آیین ابراهیمِ حقگرا پیروى کرده است؟ و خداوند، ابراهیم را به دوستى خود برگزید.
نکته ها
در دو آیهى قبل، اصل را بر «عمل» دانست، نه انتساب به اسلام یا مسیحیّت. این آیه براى جلوگیرى از آن است که تصور نشود همه ادیان وعقاید یکسانند.
مخفى نماند که تسلیم خدا بودن، از رضا به قضاى او بالاتر است. چون در مقام رضا، انسانِ راضى خود را کسى مىداند ولى در تسلیم، انسان براى خود ارزشى در برابر خدا قائل نیست. «۱»
«حَنیف» یعنى کسى که از راه انحرافى به حقّ گرویده است، بر عکس «جنیف» که کسى را گویند که از حقّ به باطل گرویده است.
«خَلیل» یا از ریشهى «خُلَّت» به معناى دوستى است، یا از «خَلَّت» به معناى نیاز است، ولى معناى اوّل مناسبتر است.
طبق روایات، مقام خلیل اللّهى ابراهیم، به خاطر سجدههاى بسیار، اطعام مساکین، نماز شب، رد نکردن سائل و مهمان نوازى او بوده است. «۲»
پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله تابع آیین حضرت ابراهیم علیه السلام است. «أَوْحَیْنا إِلَیْکَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّهَ إِبْراهِیمَ حَنِیفاً» «۳»
ابراهیم، «خلیل اللّه» است و محمّد، «حبیب اللّه». «۴»
کسانى که وجههى خود را الهى کنند، برندهاند. چون «کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ» «۵» جز وجه الهى، همه چیز فانى است.
«۱». تفسیر اطیبالبیان.
«۲». تفسیر نورالثقلین.
«۳». نحل، ۱۲۳٫
«۴». درّالمنثور، ج ۲ ص ۲۳۰٫
«۵». قصص، ۸۸٫
جلد ۲ – صفحه ۱۷۳