
این آیه درباره کسانى نازل گردید که در میهمانى از آنان به طور نیکو پذیرائى نکنند در چنین صورتى به میهمان اجازه و رخصت داده شده است که از میزبان به بدى یاد کند و نیز از عبدالرحمن بن زید نقل شده که این آیه درباره ابوبکر بن ابىقحافه نازل شده زیرا شخصى در مکه به او دشنام داده بود، ابوبکر در جواب آن مرد چیزى نگفت. مرد دشنامدهنده به دشنام خویش افزود و ابوبکر فقط یکبار به او جواب گفت، رسول خدا صلى الله علیه و آله که در آن میان حضور داشتند از جا برخاستند و این آیه نازل گردید.
ابوهریره گوید: مردى به ابوبکر دشنام داد در حالتى که پیامبر هم نشسته بود. پیامبر خاموش بود، ابوبکر نیز خاموش بوده وقتى که مرد دشنامدهنده ساکت شد ابوبکر پاسخ دشنام او را داد، پیامبر بعد از شنیدن پاسخ ابوبکر از جا برخاست، ابوبکر به دنبال پیامبر راه افتاد و گفت: یا رسول الله او به من دشنام داد و شما خاموش ماندید وقتى که من جواب او را دادم از جا برخاستید. پیامبر فرمود: اى ابوبکر خداى جهانیان بر دشنام او متوجه بود وقتى که تو پاسخ او را دادى شیطان در این میان دخالت کرد و من کراهت داشتم که در آن وقت بنشینم لذا از جاى برخاستم.[۳]
مجاهد گوید: مردى در مدینه نزد کسى به میهمانى رفت، میزبان از او به خوبى پذیرائى نکرد و بلکه پذیرائى بدى از وى به عمل آورد. شخص میهمان بر ضد میزبان زبان به سخن گشود و از این جهت به وى اجازه جهر بسوء داده شده است.[۴]
شیخ بزرگوار ما موضوع میهمانى و عدم پذیرائى میزبان و مجازبودن میهمان به بدگوئى در حضور میزبان را از امام صادق علیهالسلام نقل نموده ولى به عنوان شأن و نزول مطلبى به میان نیاورده است.[۵]