ای مؤمنان، هر گاه فاسقی خبری برای شما آورد تحقیق کنید، مبادا از روی نادانی به قومی رنجی رسانید و سخت از کار خود پشیمان گردید
این آیه درباره ولید بن عقبه بن ابى معیط نازل گردیده هنگامى که رسول خدا صلی الله علیه و آله او را براى گرفتن زکات از طائفه بنىالمصطلق فرستاده بود. طائفه مزبور به عنوان احترام و استقبال از نماینده پیامبر براى گرفتن زکات از محل خود بیرون آمده بودند. ولید پنداشت که خیال کشتن او را دارند لذا مراجعت کرد و نزد پیامبر آمد و گفت: یا رسول الله طائفه بنىالمصطلق از دادن زکات امتناع ورزیده اند
بر اساس روایات متعدّد از طرق شیعه و سنّى، این آیه درباره ولیدبن عقبه نازل شده است.
زیرا پیامبر او را براى جمعآورى زکات از قبیله بنى مصطلق اعزام داشت، امّا از آنجا که میان او و این قبیله در دوران جاهلیّت، خصومتى شدید بود، هنگامى که اهل قبیله به استقبال او مىآمدند، گمان کرد که به قصد کشتن او آمدهاند. لذا جلوتر نرفت و نزد پیامبر بازگشت و خبر داد که مردم از پرداخت زکات خوددارى کردهاند. پیامبر از این خبر ناراحت شد و تصمیم گرفت آنان را گوشمالى دهد. آیه فوق نازل شد و در مورد خبر فاسق دستور تحقیق داد.
روشن است که فسقِ ولیدبن عقبه، از ابتدا روشن نبود و گرنه پیامبر شخص فاسق را به عنوان نماینده خود جهت دریافت زکات اعزام نمىکرد، بلکه پس از دروغى که ولید در مورد سرباز زدن قبیله بنىالمصطق از پرداخت زکات گفت، این آیه فسق او را آشکار ساخت تا پیامبر و مؤمنان بر اساس خبر او عمل نکنند.
امام حسین علیه السلام در احتجاجى که با ولید بن عقبه داشت فرمود: به خدا سوگند من تو را در دشمنىات با علىّبن ابىطالب علیهما السلام ملامت نمىکنم، زیرا خداوند، على را مؤمن و تو را فاسق خوانده است. سپس آیه فوق را تلاوت کردند. «۱»
سؤال: در این آیه دستور تحقیق و بررسى آمده، ولى درآیهى ۱۲ همین سوره، تجسّس، حرام شمرده شده است، آیا مىشود تحقیق و تفحّص، هم حرام باشد و هم واجب؟
پاسخ: آنجا که تجسّس حرام است، دربارهى رفتار شخصىِ مردم است که ربطى به زندگى اجتماعى ندارد، ولى آنجا که واجب است، موردى است که به جامعه مربوط است و مىخواهیم بر اساس آن، اقدام و عملى انجام دهیم که اگر به خاطر احترام فرد، تحقیق و بررسى نکنیم ممکن است جامعه در معرض فتنه و آشوب قرار گیرد.
«۱». تفسیر نورالثقلین.
جلد ۹ – صفحه ۱۶۸
فسق چیست و فاسق کیست؟
«فسق» در لغت به معناى خارج شدن است و در اصطلاح قرآنى، به خارج شدن از راه مستقیم گفته مىشود. این کلمه در برابر عدالت به کار مىرود و فاسق به کسى گویند که مرتکب گناه کبیرهاى شود و توبه نکند.
واژه «فسق»، در قالبهاى گوناگون، پنجاه و چهار بار در قرآن آمده و در موضوعات و مصادیق مختلفى به کار رفته است از جمله:
۱٫ در مورد انحرافهاى فرعون و قوم او: «إِنَّهُمْ کانُوا قَوْماً فاسِقِینَ» «۱»
۲٫ در مورد افراد چند چهره و منافق: «إِنَّ الْمُنافِقِینَ هُمُ الْفاسِقُونَ» «۲»
۳٫ در مورد آزار دهندگان به انبیا و سرکشان از دستورات آنان: قالُوا یا مُوسى إِنَّا لَنْ نَدْخُلَها …
الْقَوْمِ الْفاسِقِینَ* «۳»
۴٫ در مورد کسانى که طبق قانون الهى داورى و قضاوت نمىکنند: «وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ» «۴»
۵٫ در مورد حیله گران: … بِما کانُوا یَفْسُقُونَ «۵»
۶٫ در مورد کسانى که وظیفهى مهم امر به معروف و نهى از منکر را رها مىکنند: أَنْجَیْنَا الَّذِینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَ أَخَذْنَا الَّذِینَ ظَلَمُوا … بِما کانُوا یَفْسُقُونَ «۶»
۷٫ در مورد کسانى که خانه، تجارت، فامیل و مادّیات را بر جهاد در راه خدا ترجیح مىدهند:
إِنْ کانَ آباؤُکُمْ … أَحَبَ … وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقِینَ «۷»
۸٫ در مورد گناهان علنى و انحرافات جنسى و شهوترانىهاى ناروا. (قرآن به قوم لوط که گناه را در مجالس علنى و بىپروا انجام مىدادند، لقب فاسق داده است) «رِجْزاً مِنَ السَّماءِ بِما کانُوا یَفْسُقُونَ» «۸»
۹٫ در مورد بهرهگیرى از غذاهاى حرام: حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَهُ وَ الدَّمُ … ذلِکُمْ فِسْقٌ «۹»
«۱». نمل، ۱۲٫
«۲». توبه، ۶۷٫
«۳». مائده، ۲۴- ۲۶٫
«۴». مائده، ۴۷٫
«۵». اعراف، ۱۶۳٫
«۶». اعراف، ۱۶۵٫
«۷». توبه، ۲۴٫
«۸». عنکبوت، ۳۴٫
«۹». مائده، ۳٫
جلد ۹ – صفحه ۱۶۹
۱۰٫ در مورد تهمت زدن به زنان پاکدامن: یَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ … أُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ «۱»
تحقیق، داروى دردهاى اجتماعى
در طول تاریخ، انبیا با مردم و اجتماعاتى روبرو بودهاند که به انواع بیمارىهاى اجتماعى و اخلاقى مبتلا بودهاند و حتّى امروز با آن همه پیشرفتهاى مهمى که در زندگى بشر شده است، هنوز آن بیمارىها به قوّت خود باقى است. بیمارىهایى همچون:
تقلید کورکورانه از نیاکان و پیروى از عادات وآداب ورسوم خرافى.
پیروى از خیالات، شایعات، پیشگویىها و رؤیاهاى بىاساس.
داورى و موضعگیرى بدون علم، ستایش یا انتقاد بدون علم و نوشتن و گفتن بدون علم.
داوریى شفابخش براى همه آن بیمارىها، تحقیق و بررسى است که در این آیه آمده است.
اگر جامعه اهل دقّت و تحقیق و بررسى باشد، همهى این آفات و بلاهاى اجتماعى یکسره درمان مىشود.
مشابه این آیه، آیه ۹۴ سوره نساء است که مىفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا ضَرَبْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَتَبَیَّنُوا وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى إِلَیْکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاهِ الدُّنْیا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ کَثِیرَهٌ کَذلِکَ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْکُمْ فَتَبَیَّنُوا إِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیراً» اى مؤمنان! هرگاه در راه خدا گام بر مىدارید و سفر مىکنید، تحقیق و بررسى کنید و به کسى که اظهار ایمان مىکند نگوئید تو مؤمن نیستى و بخاطر به دست آوردن غنائم بىگناهى را نکشید. زیرا نزد خداوند غنائم فراوانى است.
چنانکه در تاریخ آمده است: پس از جنگ خیبر، پیامبر صلى الله علیه و آله شخصى به نام اسامهبن زید را همراه گروهى از مسلمانان به سوى یهودیانى که در یکى از روستاهاى فدک بودند فرستاد تا آنان را به اسلام یا قبول شرایط ذِمّه و تحتالحمایه بودن دعوت نماید، یکى از یهودیان (به نام مِرداس) با شنیدن خبر، اموال و خانواده خود را در پناه کوهى قرار داد و با گفتن «لا اله
«۱». نور، ۴٫
جلد ۹ – صفحه ۱۷۰
الّا اللّه محمّدٌ رَسولُ اللّه» به استقبال مسلمانان آمد. اسامه به گمان اینکه او از ترس، اسلام آورده و اسلام او واقعى نیست، او را کشت. رسول خدا پس از اطلاع، به شدّت ناراحت شدند و آیه فوق نازل شد.
خبر در اسلام
اسلام دربارهى چگونگى سخن و نقل خبر تأکیدهاى فروانى کرده است از جمله:
الف) قرآن از کسانى که هر خبرى را مىشنوند و نسنجیده آن را نشر مىدهند، به شدّت انتقاد کرده و مىفرماید: خبر را به اهل استنباط عرضه کنید و اگر حقّانیّت آن ثابت شد، آنگاه آن را پخش کنید. «۱»
ب) قرآن براى کسانى که با پخش اخبار دروغ، در جامعه دغدغه ایجاد مىکنند، کیفرى سخت معیّن فرموده است. «۲»
ج) پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله در سال آخر عمر شریف خود در سفر حج فرمودند: کسانى که خبرهاى دروغى از من نقل مىکنند، زیادند و در آینده زیادتر خواهند شد، هر کس آگاهانه به من نسبت دروغ بدهد، جایگاهش دوزخ است و هر چه از من شنیدید، به قرآن و سنّت من عرضه کنید، پس اگر موافق آن دو بود بپذیرید وگرنه ردّ کنید. «۳»
د) امام صادق علیه السلام به کسى که خبرهاى دروغى را به پدرش امام باقر علیه السلام نسبت مىداد، لعنت کردند و فرمودند: هر چه از ما شنیدید، اگر شاهد و گواهى از قرآن یا سایر سخنان ما بر آن پیدا کردید، بپذیرید وگرنه نپذیرید. «۴»
ه) امام رضا علیه السلام فرمودند: سند سخنان ما، قرآن و سنّت رسولخدا صلى الله علیه و آله است. «۵»
و) یکى از مهمترین علوم اسلامى، علم رجال است که براى شناخت خبر صحیح از غیر صحیح، افرادى را که حدیث نقل مىکنند، مورد ارزیابى و بررسى قرار مىدهد.
«۱». نساء، ۸۳٫
«۲». احزاب، ۶۰٫
«۳». بحار، ج ۲، ص ۲۲۵٫
«۴». بحار، ج ۲، ص ۲۵۰٫
«۵». بحار، ج ۲، ص ۲۵۰٫
جلد ۹ – صفحه ۱۷۱
پیام ها
۱- افراد مؤمن باید اهل تحقیق و بررسى باشند، نه افرادى زودباور و سطحىنگر.
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا … فَتَبَیَّنُوا
۲- همهى اصحاب پیامبر عادل نبودهاند، بلکه در میان آنان افراد فاسق و منافق نیز بودهاند. «إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ»
۳- افشاگرى و رسوا کردن افرادى که کارشان سبب فتنه است، مانعى ندارد.
«إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ»
۴- زمینه فتنه دو چیز است: تلاش فاسق، زودباورى مؤمن. الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ … فَتَبَیَّنُوا
۵- اصل در اسلام، اعتماد به مردم است، امّا حساب کسى که فسق او بر همه روشن شد، از افراد عادّى جداست. إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ … فَتَبَیَّنُوا
۶- افراد فاسق، در صدد ترویج اخبار دروغ و نوعى شایعه پراکنى هستند. «جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ»
۷- ایمان، با خوشباورى سازگار نیست. آمَنُوا … فَتَبَیَّنُوا
۸- تحقیق وبررسى را به تأخیر نیندازید. «فَتَبَیَّنُوا» (حرف «فاء» نشانهى اقدام سریع است)
۹- گاهى فاسق راست مىگوید، بنابراین نباید همه جا سخن او را تکذیب کرد، بلکه باید تحقیق شود. «فَتَبَیَّنُوا»
۱۰- جامعه اسلامى، در معرض تهاجم خبرى است و مردم باید هوشیار باشند.
إِنْ جاءَکُمْ … فَتَبَیَّنُوا
۱۱- در مدیریّت، باید علاج واقعه را قبل از وقوع کرد. ابتدا تحقیق و سپس اقدام کنیم. «فَتَبَیَّنُوا أَنْ تُصِیبُوا قَوْماً بِجَهالَهٍ»
۱۲- بیان فلسفه و رمز و راز احکام الهى، انگیزهى مردم را براى انجام دستورات زیاد مىکند. (فلسفه تحقیق، دورى از ایجاد فتنه است.) «فَتَبَیَّنُوا أَنْ تُصِیبُوا»
جلد ۹ – صفحه ۱۷۲
۱۳- یکى از اهداف خبرگزارىهاى فاسق، ایجاد فتنه و بهم زدن امنیّت نظام است. «أَنْ تُصِیبُوا قَوْماً بِجَهالَهٍ»
۱۴- اقدام بر اساس یک گزارش بررسى نشده، مىتواند جامعهاى را به نابودى بکشاند. «أَنْ تُصِیبُوا قَوْماً»
۱۵- اقدام عجولانه و بدون بررسى و تحقیق، نوعى جهالت است. «بِجَهالَهٍ»
۱۶- عمل به دستورات الهى، مانع پشیمانى است. تحقیق کنیم تا مبادا پشیمان شویم. فَتَبَیَّنُوا … نادِمِینَ
۱۷- پایان کار نسنجیده، پشیمانى است. «نادِمِینَ»